کد مطلب:95628 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

خطبه 131-فلسفه قبول حکومت












[صفحه 316]

در سرزنش اصحاب ای مردم گوناگون و ای كسانی كه دلهایتان پراكنده است و تنهایتان به هم پیوسته و عقلها و خردها و اندیشه هایتان گم و ناپیداست. من شما را بسوی حق می خوانم اما شما از حق روی گردانید، می گریزید، همچنان بزكه از فریاد شیر می گریزد. در این حال من چگونه می توانم عدالت و حقیقت حق را به شما بازشناسانم شما عدل را نمی شناسید و حق را از یاد برده اید.

[صفحه 316]

خدایا، تو میدانی آنچه در راه بدست آوردنش جنگیدیم برای رغبت به دنیا و دلبستگی بریاست و حكومت نبود بلكه برای آن بود، كه نشانه های دین را كه از خاطره ها می رفت بازگردانیم و حیات دوباره بخشیم. می خواستیم حق مظلوم از ظالم بگیریم، نابسامانیها را سامان دهیم و احكام و فرامین فراموش شده را دوباره به اجرا بگذاریم و استوار گردانیم. خدایا تو میدانی، من نخستین كسی بودم كه سخن حق را شنیدم و بدان گرویدم و جز رسول خدا هیچكس در نماز بر من پیشی نگرفتم، و هیچكس پیش از من با رسول تو نماز نگذارد.

[صفحه 316]

ای مردم شما نیز می دانید كسی كه بر ناموس و خون و مال و جان مردم فرمان می راند و امام مسلمین است، حسد نمی ورزد و نمی تواند چشم طمع به دارایی مردم داشته باشد را پریشان سازد. حاكم بر مسلمین نبایستی ستمكش را بگذارد و به ستمكار پناه دهد و نباید سنت نبوی را پایمال كند و حقوق فردی و اجتماعی را زیر پا بگذارد كه اگر چنین باشد ملت مسلمان را در ورطه هلاك می افكند و امت را به تباهی می رساند.


صفحه 316، 316، 316.